برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
تاريخ : دو شنبه 3 آذر 1393برچسب:هیچ وقت گریه مادر رو در نیاورید خداوند تک تک اشک های او را میشمارد , , ,, | 11:10 بعد از ظهر | نویسنده : OMID.SANJARAN |
برچسبها:
تاريخ : دو شنبه 3 آذر 1393برچسب: مادر ای یکدانه وتنهاترین غم خوارمن از من عاشق تربه من دیوانه و بیمارمن وصف تو نتوان به صدها دفترودیوان نوشت ای که وصفت روز و شبهاتا ابددرکارمن پروراندی جان من بارنجهای بی شمار کی شود قربانیت این جان بی مقدارمن خرج کردی عمر خود را تابروید جان من من به لطفت زنده ام ای ابرباران دارمن شرح لطفت درازل افسانه ای ننوشته بود جان به قربان تو ای زیباترین پندارمن قصهٌ ننوشتۀ مهرو وفاراخوانده ای ای که مهرت تاابددرسینهٌ تبدارمن درد هایم دردتو رنجم همه درجان تو ای به دردم مرحم و ای مخزن اسرارمن هستیم هست ازتو و نامم زتو نامی گرفت سبز می باشم ز توای سبزی افکارمن سالهای عمرت افزون ازهزاران سال باد سالهای عمرمن قربانیت ای یارمن, | 11:5 بعد از ظهر | نویسنده : OMID.SANJARAN |
برچسبها:
تاريخ : یک شنبه 2 آذر 1393برچسب:پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم، نمیدانم! پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟ پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همهی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی! پسرک از اینکه زنها خیلی راحت به گریه میافتند، متعجب بود, یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟ خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژهای آفریدهام؛ به شانههای او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند, به بدنش قدرتی دادهام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی دادهام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد, به او احساسی دادهام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند, به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی دادهام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد, این اشک را منحصراً برای او خلق کردهام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند,, | 1:17 بعد از ظهر | نویسنده : OMID.SANJARAN |
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها: